شرح چگونگی شهادت، تشییع و دفن پیکر مطهر امام حسن مجتبی (ع)
سلام بر صبر خدایی اش، که ما را الهام بخش صبوری در راه حق است.
سلام بر صلح حماسی اش، که ما را آموزگار عمل به تکلیف و تبعیّت از وظیفه است.
سلام بر بقیع غریبش، که رواق مظلومیّت اهل بیت و شیعه است.
سلام بر آن مسموم شهید، بر آن مظلومیّت مجسّم و تجسّم مظلومیّت.
اینک... ماییم و مائده کرامت آن «کریم اهل بیت»، که پیوسته گسترده است و خوشه چینان معنویّت و ایثار را مهمان فضایل خویش ساخته است.
شرح چگونگی شهادت امام حسن مجتبی (ع)
چگونگى ضربت خوردن حضرت علی(علیهالسلام) در نوشته تاریخنویسان پیشین یکسان نیست.
در حالى که طبرى و ابن سعد و دیگران نوشته اند: «چون(حضرت علی علیه السلام) از سایبانى که به مسجد مى رسد، بیرون شد، ابن ملجم او را ضربت زد.»
یعقوبى
که تاریخ او پیش از اینها نوشته شده گوید:
«پسر ملجم از سوراخى که در دیوار مسجد بود، شمشیر بر سر او زد.»
اما نوشته ابن اعثم که هم عصر طبرى است، با نوشته آنان مخالف است و با آنچه میان شیعیان مشهور است مطابق مىباشد. وى چنین مىنویسد:
«پسر ملجم شمشیر خود را برداشت و به مسجد آمد و میان خفتگان افتاد. على(علیهالسلام) اذان گفت و داخل مسجد شد و خفتگان را بیدار مىکرد، سپس به محراب رفت و ایستاد و نماز را آغاز کرد ، به رکوع، و سپس به سجده رفت. چون سر از سجده نخست برداشت، ابن ملجم او را ضربت زد و ضربت او بر جاى ضربتى که عمرو پسر عبدود در جنگ خندق بدو زده بود آمد. ابن ملجم گریخت و على در محراب افتاد و مردم بانگ برآوردند امیرمؤمنان کشته شد.»(1)
و در پنج ماهگی، پدرش آقا مصطفی به جرم حمایت از مظلومین به دست اشرار محلی به شهادت رسید. روحالله در آغوش مادری مهربان (بانو هاجر) و سرپرستی عمهای دلسوز (صاحبه خانم) و دایهای پرهیزگار (ننه خاور) پرورش یافت و همزمان آموزشهای اولیه سوارکاری و تفنگداری و تیراندازی را طی کرد.
دوره اول (از 1281- 1300ش)
جوان و تعالی شخصیت
شخصیت هر فرد، محبوب ترین پدیده مورد علاقه اوست. غریزه حب ذات که بر اساس حکمتی الهی در وجود انسان به ودیعه گذاشته شده است، آدمی را بر می انگیزد تا بر مبنای «خود دوستی» از مخاطرات و ناملایمات، خود را مصون نگاه داشته و بقای عمر و زندگیش را تدبیر نماید. چنین غریزه ای، انسان را به دفاع از تمامی موجودیت و شخصیتش وا می دارد و او را به جبهه گیری در مقابل هر عملی که شخصیت او را تهدید کند، بر می انگیزاند. از این روی، طبیعی به نظر می رسد که به دیگران، اجازه نفوذ به قلمرو شخصیت خویش ندهد و در حقیقت، «تحقیر شخصیت» دیگری به این مفهوم است که ضربه ای را به اصلی ترین جنبه مورد علاقه اش وارد کنیم و بیشترین مقاومت را در او علیه خود به وجود آوریم.
گوشه ای از وصیت نامه شهید امیرحاج امینی
گوشه ای از وصیت نامه شهید حاج امینی
از شما خواش می کنم و می خواهم همیشه چند موضوع را در مد نظر داشته باشید:
هرگز دروغ نگویید
زود قضاوت نکنید
گذشت و ایثار داشته باشید
خوشرو و خوش برخورد باشید
صبور و مقاوم باشید و اینکه جبهه ها را پر نگه دارید.
۱۰اسفندماه سالروز شهادت امیر حاج امینی بیسیم چی لشکر ۲۷محمد رسول الله
فرخنده میلاد عقیله بنی هاشم ،اسطوره بی بدیل صبر و مقاومت و دیانت حضرت زینب سلام الله علیها مبارکباد
کودکی زیبا چون غنچه ای تازه شکفته، لطیف تر از برگ گل، سپیدتر از گلبرگ نسترن، پاک تر از آسمان، خوشبوتر از یاس رخ می نماید. پدر در نام گذاری اش بر پیامبر پیش قدم نمی شود و پیامبر در انتظار نام آسمانیِ او از سوی خدا، چشم بر افق می دوزد. جبرئیل می آید، با یک سبد پر از گل تبریک، با یک تحفه گرانبها: «نام آسمانیِ زینب» و چشم ها به این نام روشن می شود. دل علی(ع) موج می زند. خوش آمدی ای زینت پدر، ای زینت اهل بیت، ای زینت اسلام علوی.
سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
میلاد عقیله بنیهاشم ، سمبل کمال عقل و بردباری ، بزرگ بانوی دشت کربلا و نگهدارنده ایمان و عقیده و کوبنده دژخیمان زورگوی بنیامیه ، حضرت زینب(س) بر شیعیان مبارک باد!
نقشه ای برای کمک به فقیر
یکى از بادیه نشینان به در خانه امام هادی آمد و پس از دیدن ایشان با صدایى ضعیف گفت: یابن رسول اللّه من مردى از اعراب کوفه و از موالیان و محبّان جدّت على بن ابى طالب هستم، سنگینى قرض مرا از پا درآورده است و جز تو گره گشایى نمى شناسم.
حضرت متاثر شدند و لیکن خود حضرت در آن هنگام در تنگنا بودند و کمکى از دستش ساخته نبود لذا به دست خودشان ورقه اى نوشتند مبنى بر آنکه : اعرابى از حضرت مبلغ معینى طلبکار است، سپس کاغذ را به او داده گفتند: این کاغذ را نزد خودت داشته باش و به سامرّا برو، هر وقت دیدى عده اى نزد من جمع شده اند برخیز و طلبى را که در این کاغذ است از من بخواه و بر من سخت بگیر که چرا بدهى ام را نپرداخته ام و تمامى دستورات مرا انجام بده.
حاج عباس عبداللهی در سوریه و در دفاع از حرم اهلبیت(ع) جام شیرین شهادت را سر کشید.وی بازنشسته سپاه و برنده ورزش های رزمی ارتش های جهان بود که سالها به عنوان یک بسیجی مخلص در مناطق مختلف عملیاتی کشور حضور داشته و همچنین یکی از راویان ۸ سال دفاع مقدس در کاروان های راهیان نور بود .
چنان با شهدا عجین بود که در سخنرانی هایش می گفت: من با شهدا راه میروم غذا میخورم و میخوابم و این آسایشی که برای من شهیدان بوجود آورده اند هر گز نخواهم گذاشت پرچم یا مهدی ادرکنی ،آن ناله های رزمنده گان در نماز های شب و هنگام شب عملیاتزمین بماند.حاج عباس عبدالهی همواره در سخنرانیهایش میگفت: “جسمم را به خاک و روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می سپارم.”
او جزو بهترین تک تیراندازهای ایران بود و شاید هم بهترین آنها.او همواره سخت ترین راه را انتخاب میکرد چه آن زمان که فرمانده گردان صابرین تیپ امام زمان(عج) لشکر عاشورا بود و چه حالا که بعد از بازنشستگی نشستن را بر خود حرام کرد و راه سوریه در پیش گرفت.صفایی داشت وصف ناپذیر.پای ثابت اردوهای راهیان نور دانشجویی بود با دانشجویان انس میگرفت و با آنها از شهدا و مرامشان میگفت.
حاج عباس هم به مرادش آقا مهدی باکری پیوست.وی بدست گروههای تکفیری و سلفی در سوریه بشهادت رسید
عکس هایی زیبا و اختصاصی را از این شهید بزرگوار در ادامه مطلب ملاحظه بفرمایید.
مرندی ها دومین شهید
مدافع حرم را تقدیم کردند.حاج عباس عبداللهی رییس هیات جودوی شهرستان مرند
به شهادت رسید. |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، به نقل ازسایت پیام مرند، پس از اعلام شهادت این سردار دلیر اسلام دفاع از حریم ولایت، هنوز زمان دقیق انتقال پیکر مطهر به شهر مرند و تشییع اعلام نشده است که به محض اعلام، از همین سایت خبری منتشر خواهد شد.