ارزش یک انسان
ارزش یک انسان
سخنران در حالی که
یک بیست دلاری را بالای دست برده بود، از افراد حاضر در سمینار پرسید: چه کسی این
۲۰ دلار را میخواهد؟! دست ها همه بالا رفت، او گفت: قصد دارم این اسکناس را به
یکی از شما بدهم ؛ اما اول اجازه بدهید کارم را انجام دهم.
سخنران ۲۰ دلاری را
مچاله کرد و دوباره پرسید: هنوز کسی هست که این اسکناس را بخواهد !؟ دست ها همچنان
بالا بود...
او گفت: خب اگر این کار را بکنم، چه می کنید؟
سپس اسکناس را به
زمین انداخت و آن را زیر پایش لگد کرد . او ۲۰ دلاری مچاله و کثیف را، از روی زمین
برداشت و گفت: کسی هنوز این را میخواهد !؟ دستها باز هم بالا بود !
سخنران
گفت: دوستان من، شما همگی درس ارزشمندی را فرا گرفتید، در واقع چه اهمیتی دارد که
من با این ۲۰ دلاری چه کار کردم ؛ مهم این است که شما هنوز آن را می خواهید . چون
ارزش آن کم نشده است، این اسکناس هنوز ۲۰ دلار می ارزد.
خیلی وقت ها در زندگی
به خاطر شرایطی که پیش میآید، زمین میخوریم، مچاله و کثیف میشویم، احساس میکنیم
که بی ارزش شدیم، اما اصلاً مهم نیست که چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی خواهد
افتاد! شما هرگز ارزش خود را از دست نخواهید داد؛ کثیف یا تمیز، مچاله یا تاخورده،
هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند ارزشمند هستید. [1]
پی نوشت :
1. نرم افزار
نیش ها و نوش ها، سایت گفتگوی دینی دات کام