گـفت: پسـرها چقـدر چشـم نـاپـاک شـده انـد …
چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۲۸ ب.ظ
گـفت: پسـرها چقـدر چشـم نـاپـاک شـده انـد …
یک بـار پشـت سـرش راه افتـادم …
در کوچـه اول ، پسـر جـوانی ایسـتاده بود !
تا نگـاهش به او و مانتـوی تنـگش افتـاد
نیشـخندی زد و به سـر تا پـای انـدام دخـتر خیـره شـد …
همـان پسـر ، وقـتی مـن از جلـویش عبـور کـردم …
سـرش را پایـین انداخت و سرگـرم گوشی مـوبایلـش شـد !
۹۴/۰۶/۱۸