کلّیاتی در باب حکومت در جوامع بشری
کلّیاتی در باب حکومت در جوامع بشری
وظیفه و فایدهی حکومت: دفاع و حفظ امنیت، داوری و اجرای عدالت، عرضهی خدمات، برقراری نظم و نظام در جامعه، حکومت در مقابل آنارشیسم(در عربی فوضی میگویند) قرار دارد.
معنای لغوی آنارشیسم(هرج و مرج): واژهی
آنارشیسم ریشه در زبان یونانی دارد و ترکیبی از (archos)
به معنی سرور، سَر، رئیس و حکومت است و (an)
پیشوند منفی ساز است. بنا بر این آنارشیسم در لغت یعنی «بیحکومتی».
آنارشیسم علاوه بر معنای لغوی، معنای اصطلاحی هم در علم سیاست دارد که اندکی دربارهی آن توضیح میدهیم.
اصطلاح آنارشیسم: آنارشیسم نوعی حکومت غیرمتعارف غیرسازمانی و غیرمتمرکز است. آنارشیسم به این معنی، جنبش و نظریّهای سیاسی است که عقیده دارد مرجعیّت و قدرت سیاسی در هر شکلی نالازم و ناپسند است؛ لذا خواهان بر افتادن هر گونه دولت و جایگزینی انجمنهای آزاد و گروههای داوطلب به جای آن است؛ زیرا مکتب آنارشیسم حکومت را موجب مصیبتها و بدبختیهای اجتماعی و مردم میداند.
آنارشیستها
معتقدند که دولت باید بر افتد و جامعه با شیوهای داوطلبانه بی توسّل به زور و قدرتی
سرکوبگر سازمان یابد.
ریشهی نظریّات آنارشیستی را در یونان باستان میتوان یافت. آنارشیسم
در فاصلهی سالهای 1840 تا 1870 شکل گرفت و در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، سوئیس، فرانسه،
اتریش، هلند، و برخی کشورهای آمریکای لاتین رواج یافت.
اصطلاح آنارشیسم را نخستین بار «پرودون»، فیلسوف فرانسوی به کار برد. «پرودون» معتقد بود که با انهدام مالکیّت خصوصی و دولت، انسانها آزاد میشوند و به برابری دست مییابند؛ پس از پرودون، «باکونین» و «کروپوتکین» روسی و «کراو» فرانسوی طرح جامعهای فارغ از اجبار و زور را ریختند.
در روزگار کنونی جریانی تازه به نام نئوآنارشیسم «آنارشیسم نو» پدید آمده است که خطوط اساسی برنامهی آنها به این شرح است:
1- اجتماعی کردن وسایل تولید(در مقابل نظریّه کمونیسم که در عمل به دولتی کردن وسایل تولیدی میانجامید)؛
2- ایجاد اتحادیّههای آنارشیستی؛
3- توزیع برابر.
به نظر میرسد لازمهی آنارشیسم به معنای لغوی، حاکمیّت تک تک آحاد جامعه یا قانون جنگل باشد و لذا نمیتواند واقعیّت پیدا کند و اگر هم چنین چیزی به وجود آید، خیلی زود منجر به حکومتی مقتدر میشود.
ضرورت حکومت از دیدگاه امام علی(ع):
... و إنّه لابدَّ للنّاس من امیرٍ برٍّ او فاجر ... (خطبهی 40) برای مردم به ناچار
باید حاکمی باشد، خواه عادل خواه ستمپیشه.
از کلام مولا استفاده میشود که بدترین حکومت نیز بهتر است از بیحکومتی. حدّ اقل فایدهی حکومت برقراری نظم و نظام و امنیت است که حیات جامعه بسته به آن است.