تاریخچه ولایت فقیه و تبیین ولایت مطلقه فقیه
تاریخچه ولایت فقیه و تبیین ولایت مطلقه فقیه
ریشه و تاریخچه ی اصل ولایت فقیه بر اساس احادیث و روایات نقل شده ، به زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) و حضرت امیر(ع) بر میگردد . چراکه نمایندگان و سفیرانی را که آن ذوات مقدس به نقاط مختلف جهت انجام امور محوله می فرستادند در واقع (آن سفیران و نمایندگان) ولی فقیه بوده اند.
نظیر: تعیین جناب جعفر طیار به سرپرستی مسلمانان هجرت کننده به حبشه توسط پیامبر اکرم (ص) و نصب جناب سلمان به عنوان والی مداین توسط حضرت علی (ع) . پس از آن سایر ائمه (ع) نیز به این امر مهم پرداخته اند و نصب نواب اربعه توسط امام عصر (عج) در دوران غیبت صغری موید این مطلب است .
وانگهی ، علاوه بر نصب خاص ، با بر شمردن شرایطی راه نصب عام را نیز برای شیعیان هموارنموده اند تا در زمان و مکانی که به منصوب خاصی دسترسی نداشته اند بویژه در عصر غیبت کبری ، به اشخاصی که شرایط لازم را دارند مراجعه نمایند .
علمای یزرگ شیعه در طول تاریخ بر اساس دلایل نقلی و عقلی در مورد ولایت فقیه و حتی در مورد نوع آن نظر داده اند .
کسانی که به ولایت مطلقه ی فقیه قایل بوده اند و ازآن به ولایت یا نیابت عامه ی فقیه ، ولایت مطلقه ی فقیه ، مبسوط الید بودن فقیه و ولایت علی الاطلاق فقیه یاد کرده اند . عبارتند از :
شیخ صدوق ، شیخ مفید ،ابن ادریس حلی ، شیخ طوسی ، محقق کرکی ، محقق اردبیلی ، جواد بن محمد حسینی عاملی ، میر فتاح حسینی مراغه ای ، حاج آقا رضا همدانی ، سید محمد بحرالعلوم ، آیت الله نجفی صاحب جواهر ، شیخ انصاری ، محقق نراقی ، مقدس اردبیلی ، امام خمینی ...
شیوه ی حکومت ولی فقیه
در ولایت فقیه ، حکومت با احکام و دستورات الهی است و شخص ولی فقیه تنها مجری قانون و سرپرست جامعه اسلامی است . مقدم داشتن احکام احکام حکومتی توسط ولی فقیه بر احکام اولیه و ثانویه ، به معنای نسخ و یا تغییر احکام شرعی از سوی ولی فقیه نیست بلکه دستور توقف اجرای مهم به سبب تزاحم با یک حکم شرعی اهم است و این کار در مرحله ی اجرای احکام صورت می گیرد . بنابراین ، این کار نه تشریع است و نه فوق شریعت عمل کردن . شیوه حکومت و عملکردهای ولی فقیه عبارت اند از :
مشورت با کارشناسان ، مشورت با مردم ، مشارکت دادن و واگذار کردن امور ، راهنمایی و ارشاد و روشنگری ، سیاست گذاری کلی ، گره گشایی ، مدیریت بحران ، رفع اختلاف و ایجاد وحدت و انسجام ، نظارت ، مدارا ، تحمل و حلم ، اتخاذ تصمیم و صدور حکم در چهارچوب اسلام و براساس مصلحت اسلام و مسلمین .
منظور از ولایت مطلقه ی فقیه
منظور از ولایت مطلقه فقیه این است که تمام وظایفی را که پیامبر (ص) و ائمه ی طاهرین (علیهم السلام ) در اجرای قوانین شرع مقدس برعهده داشتند را ولی فقیه عادل نیز بر عهده دارد و در واقع ، اصل ، اجرای احکام الهی است و فرقی ندارد که پیامبر باشد یا امام یا ولی فقیه . اصطلاح «« مطلقه »» در مقابل مقیده و حسبیه بکار می رود و تفسیر ولایت مطلقه ی فقیه ، به معنی دستیازی در امور شخصی مردم و دخالت در زندگی خصوصی آنان بی وجه است . قائلین به ولایت مقیده ی فقیه معتقدند که فقیه در امور حسبیه یعنی اجرای حدود و قصاص و سرپرستی ایتام و ... ولایت دارد ، اما این استدلال هم از نظر نقلی (روایی ) و هم از نظر عقلی دارای اشکال اساسی است .
اولاً ، تمام احادیث و روایاتی که در مورد ولایت فقها از حضرات معصومین (علیهم السلام ) وارد شده است هیچ گونه قید و استثنایی ندارند و مطلق ذکر شده اند .
ثانیاً در تئقیع شریف امام عصر (عجا الله تعالی فرجه الشریف ) «« فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم »» یعنی «« آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنها هستم »» چون کلمه ی حجت دو بار در یک جمله با ««واو »» عطف بیان شده و تمام و ظایف و نقش هردو ، به همدیگر منتقل شده است پس نمی توان گفت یکی حجت ناقص و دیگری حجت کامل دارد .
ثالثاً از نظر عقلی امکان ندارد که معصومین (علیهم السلام )در مورد امور جزئی و اجرای حدود و قصاص و ... دغدغه ی خاطر داشته باشند اما در مورد بسیار مهم مربوط به حکومت و اداره ی جامعه ی مسلمین که اجرای احکام جزئی هم در سایه ی ان تحقق می یابد نظر و منظوری نداشته باشند .