حق و حقوق مردم از منظر قرآن و روایات
رسول گرامى اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
براستى براى هر مسلمانى برعهده برادر مسلمانش شش حق وجود دارد:
1- هنگام ملاقات بر او
سلام کند،2- هنگام بیمارى به عیادتش برود،3- زمانى که عطسه کرد او را با عبارت یرحمک الله
دعا کند 4- و زمانى که مرد او را تشییع جنازه نماید،5 - هنگامى که او را دعوت نموده دعوتش
را اجابت نماید و 6- آنچه براى خود دوست مىدارد براى او هم بپسندد و آنچه براى خود نمىپسندد
براى او هم ناخوش بدارد.
هنگامى که سخن از حق و حقوق افراد نسبت به یکدیگر به میان
مىآید معمولا در ذهن افراد حق و تکلیف فرزندان نسبت به پدر و مادر، حقوق والدین نسبت
به فرزندان، زن و شوهر نسبت به یکدیگر، همسایه ها نسبت به یکدیگر، حقوقی که معلم بر
شاگردان و بالعکس دارد و مواردى از این نمونه متبادر مىگردد
لیکن حق و حقوقى که افراد
نسبت به یکدیگر دارند از هر قشر و طیف و دستهاى، از هر جنس و صنف و طایفه ای دامنهاى
بس وسیع دارد و در حقیقت وسعتی به اندازه جامعه اسلامى پیدا مىکند البته این امکان
وجود ندارد که یک مسلمان نسبت به همه مسلمانان دیگر تمام این حقوق را مراعات کند اما
در قرآن و احادیث مکررا توصیه شده است که هر فرد مسلمانى باید آمادگى اداى این حقوق
را داشته باشد و آنچه که برعهده او گذاشته شده نسبت به دیگر مسلمانان بجا آورد و فکر
نکند که وظیفه او منحصرا محدود به فرزند، والدین و همسایه مىشود.
به عبارت دیگر همین
که فردى مسلمان شد با اتکاء به همین خصیصه مسلمانى یک سری حقوق و وظایف بر او مترتب
می گردد که باید در ایفاى آن تلاش نماید.
بطور مثال هر کس فریاد مظلومى را بشنود که کمک مىخواهد
و او را کمک نکند مسلمان نیست.
مسعود حسینى کارشناس حقوقى در این باره مىگوید: اگر
حقوق افراد در جامعه پایمال شود و هر کس خودسرانه و بدون رعایت اصول قانونى در حیطه
کارى دیگرى وارد شود امنیت و ثبات جامعه و نیزآزادى و حرمت افراد از بین رفته و به
تدریج هرج ومرج و تباهى و استبداد و خودکامگى حاکم می گردد و جامعه به انحطاط کشانده
مىشود.
وی اضافه مىکند اگر هر کس به سهم خودش حقوق دیگران را
در همه زمینهها اعم از سیاسى، قضایى، اجتماعى و اقتصادى رعایت کند و متقابلا صیانت
و رعایت حقوق خود را از جامعه مطالبه نماید در آن جامعه هیچگاه چیزى به نام تضییع حقوق
نخواهیم داشت و محدوده حقوق فردى و اجتماعی افراد کاملا مشخص و شناخته شده خواهد بود.
این کارشناس مىگوید: خداوند با آنکه خود خالق و مالک هستى
است و همه جا حاضر و ناظر بر اعمال بندگان خویش است با این حال به بندگان خویش اختیار
و آزادى داده است و آنها را در حیطه کارى خودشان آزاد گذاشته است و حتى خودش در اعمال
و افعال اختیارى آنان وارد نمىشود و دخالت نمىکند از این رو جاى دارد مردم نیز در
حیطه کارى خداوند وارد نشوند و حق الهى را محترم شمارند و حرمتش را نگاه دارند همچنین
شایسته است که مردم با رعایت آزادى و اختیار خودشان در امور دیگران دخالت نکنند و حقوق
یکدیگر را رعایت نمایند چرا که رعایت این حقوق از اختصاصات جامعه مدنى نبوى است.
وى تصریح مىکند: فرآیند رشد و هدایت در یک جامعه الهی
با رعایت اصل آزادى و حفظ حقوق متقابل تحقق مىیابد نه با زور و سلطه و از این جاست
که وظیفه خطیر مسئولین نظام اسلامى مشخص مىشود که باید آنچنان به عدالت و انصاف رفتار
نمایند که ضمن راهنمایى و هدایت مردم موجبات رعایت حقوق آنان را به گونهاى فراهم سازند
که حتى به اندازه ذره ناچیزى حقوق آنان تضییع نگردد.
حق الناس وظیفه بزرگی بر گردن مردم و مسئولین
«حق الناس» یکى از عالىترین مفاهیم حقوقى در اسلام است.
عباسعلى کامرانیان پژوهشگر مسائل دینى در این باره معتقد است که رعایت حقوق مردم یا
به عبارت دیگر «حق الناس» یکى از وظایف بزرگى است که برعهده مسئولین و مردم گذاشته
شده است و عدم رعایت آن توسط مسئولین و مردم، موجب بروز مشکلات عدیده فردى و اجتماعى
در جامعه مىشود.
به عنوان مثال یکى از حقوق مردم که بر مسئولین مترتب است
اجراى عدالت اجتماعى است. اگر مسئولین در عرصه اقدامات و کارهای خویش عدالت را مدنظر
قرار داشته باشند، مىتوان گفت که حقوق مردم را به تمامی رعایت کردهاند و زمینه لطمه
به حق الناس را از بین بردهاند، زیرا یکى از اهداف بزرگ انبیاء برقرارى عدالت بوده
است چنانکه خداوند متعال در آیه 25 سوره حدید مىفرمایند:
ما رسولان خود را با دلایل
روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حق از باطل و قوانین عادلانه)
نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند...
اگر به عدالت اجتماعى از این دیدگاه بنگریم که عدالت یعنی
دادن حق هر کس به او، متوجه خواهیم شد که یکی از سرفصلهاى بزرگ اداى حقوق مردم، بسط
و گسترش عدالت اجتماعى است.
از این که بگذریم در بین مردم نیز اگر قاعده و قانون درست
حکمفرما نباشد، زمینههاى تضییع حقوق عمومى فراهم مىشود.
وی مىافزاید: رعایت حقوق مردم در محل کار و کسب و در عرصه
اجتماع شامل مصادیق مختلفى مىشود مثلا کسانى که حقوق شرعى خویش مانند خمس و زکات را
پرداخت نمىکنند به حق خود و دیگران و خصوصاً فقرا و نیازمندان تجاوز مىکنند.
خداوند متعال در آیات 35 و 34 سوره توبه به این حقیقت اشاره
مىفرمایند: کسانى که طلا و نقره را ذخیره مىکنند و بخاطر دنیا دوستى آنها را در راه
خدا انفاق نمىکنند را به عذاب دردناک بشارت بده، روزى که طلا و نقره هایشان در آتش
گداخته شود و با آنها پیشانى، پشت و پهلوهایشان را داغ کنند و فرشتگان عذاب به آنها
گویند:
این است نتیجه ذخیرهسازى زر و سیم در دنیا و نپرداختن
حقوق فقرا. اکنون عذاب آتش و سیم و زرى را که می اندوختید بچشید.
این پژوهشگر در ادامه با اشاره به مصادیق بزرگ دیگر تضییع
حق الناس مىگوید: کمفروشى و گرانفروشى نیز از مصادیق بزرگ و رایج ضایع کردن حقالناس
است که در سطح بسیار وسیعى حقوق عامه را مورد دستبرد قرار مىدهد خداوند متعال حتى
از این کار تعبیر به فساد فرموده است، در آیه 85 سوره اعراف در این باره آمده است:
کم نفروشید و گرانفروشى نکنید و در سنجش وکیل و وزن با
مردم عدل و درستى پیشه سازید و کم فروشى در جنس و وقت و کار و... نکنید و در زمین فساد
ایجاد نکنید.
کامرانیان در باره مصادیق دیگر عدم رعایت حق الناس اضافه
مىکند در هر جامعهاى، معمولا افراد ضعیف و کودکان و کسانى که قدرت استیفای حقوق خود
را ندارند، بیشتر در معرض تضییع حقوق قرار مىگیرند. از این گروهها مىتوان به عنوان
مثال به ایتام و فقرا به عنوان دو گروه مهم اشاره کرد. خداوند متعال درباره رعایت حقوق
ایتام در آیه 10 سوره نساء مىفرمایند: کسانى که اموال یتیمان را به ظلم و ستم مىخورند
در حقیقت فقط آتش مىخورند و بزودى در شعلههاى آتش دوزخ مىسوزند.
همچنین خداوند متعال به پیامبر اسلام و همه مؤمنان و دست
اندرکاران امور امر فرمودهاند که از حقوق فقرا پاسدارى کنند و حتى لحظهاى از آنها
غافل نشوند زیرا اغنیاء و پول پرستها و هوس بازها و گناهکاران این افراد ضعیف را زودتر
استثمار مىکنند و حقوقشان را ضایع مىسازند.
در آیه 28 سوره کهف خطاب به پیامبر آمده است:
همیشه خود را در نهایت بردبارى به محبت کسانى که صبح و
شام خدا را مىخوانند و طالب رضاى او هستند وادار کن و یک لحظه از آنها چشم نپوش که
به زینتهاى دنیا مایل شوى...
به عقیده این کارشناس: به عدالت سخن گفتن، واسطه ازدواج
شدن، شهادت حق دادن، دفاع از جان و مال و ناموس مردم، حمایت از مظلومان، برخورد با
ظالمان و برخورد با متقلبان و... از جمله مواردى است که مىتواند موجبات عدم تضییع
حق عمومى مردم را فراهم سازد.
امام على(علیه السلام) درباره اهمیت توجه به حقوق مردم
در خطبه 167 نهجالبلاغه مىفرمایند: هرکس حقوق بندگان خدا را بجای آورد در حقیقت حدود
خداوند را بجا آورده است.
وى اضافه مىکند: رعایت حقوق مردم شامل مصادیق مختلفى مىشود
از جمله در محل کار و تحصیل، در خانواده و در جامعه...
این پژوهشگر همچنین ادامه مىدهد مثلا در محیطهاى کارى
افراد باید تلاش کنند که حقوق یکدیگر را تضییع نکنند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند،
از ایجاد سرو صدا و مزاحمت، خندههاى بلند، صحبتهاى بلند نامناسب و آلوده سازى محیط
جلوگیرى کنند تا دیگران به راحتى بتوانند به انجام وظیفه خود بپردازند مخصوصاً در محیطهاى
جمعى این مسئله حتماً باید رعایت شود.
وى به مسئله استفاده شخصی از وسائل عمومى نیز در این رابطه
اشاره مىکند و مىگوید: استفاده از وسایل عمومی ادارات مثل اتومبیل ها، منازل، رایانه
ها، اوراق و دفاتر و سایر وسایل موردنیاز ادارات براى استفادههاى شخصى در حقیقت نوعى
تجاوز به حقوق دیگران و بیتالمال و عدم رعایت عامه مردم است، یا مثلا در محیطهاى تحصیلى
وقت گذرانى درکلاس، گرفتن وقت اساتید به بهانههاى مختلف با بحثهاى شخصى و بیهوده،
ایجاد مزاحمت و... از جمله مسایلى است که به حقوق دانش آموزان، طلبهها و دانشجویان
لطمههاى جدى وارد مىسازد.
به عقیده این کارشناسان البته بوجود آوردن فضاى بحث و گفت
وگو در محیطهاى آموزشى اگر بصورت عمومى، علمى و فراگیر باشد و جنبه آموزشى هم براى
دیگران داشته باشد، نه تنها بد نیست بلکه اطلاعات عمومى دیگران را هم بالا مىبرد و
براى دیگران بسیار سودمند خواهد بود لیکن مزاحمتهاى شخصى و گرفتن وقت کلاس نه تنها
استفادهاى براى عموم ندارد بلکه وقت دیگران هم گرفته مىشود، و به ضرر آنان خواهد
بود.
منبع: سایت اندیشه قم